کلاهبرداری
کلاهبرداری یکی از جرایمی است که در حوزه کسب و کار بهخصوص در منطقه شمال کشور (استان مازندران) نرخ آن بالاست. این جرم به شیوههای مختلف در حال ارتکاب است. با توجه به اینکه حوزههای مختلف کسب و کار در ارتکاب جرم مستقیما اثرگذار میباشند لذا پیشگیری از جرم کلاهبرداری نیازمند مداخله مستقیم پلیس بهمنظور کاهش زمینههای ارتکاب جرم است؛
کلاهبرداری به معنای بردن مال شخص دیگر از طریق توسل به وسایل متقلبانه همراه با سوء نیت است و کسی که به این کار اقدام نموده نیز کلاهبردار نامیده می شود.
طبق ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری ، هر کس از راه حیله و تقلب مردم را فریب دهد یا به امور غیر واقع امیدوار کند یا از حوادث و پیشامدهای غیر واقع بترساند و یا اسم و عنوان مجعول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل تقلبی دیگر وجوه و یا اموال و امثال آنها را تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد کلاهبردار به حساب می آید.
مقید بودن جرم کلاهبرداری
جرم کلاهبرداری از جمله جرایم مقید بوده که شرط تحقق آن حصول نتیجه جرم وبه عبارتی «بردن مال دیگری» است. بردن مال دیگری نیز مستلزم تحقق دو چیز است:
1_ ورود ضرر مالی به قربانی
۲_انتفاع مالی کلاهبردار یا شخص مورد نظر وی
جرم کلاهبرداری از تنوع فراوانی برخوردار است و در موارد مختلفی صورت میگیرد اما بیشترین جرایم کلاهبرداری در قالب معاملات است.
عناصر تشکیلدهنده جرم کلاهبرداری
برای شکلگیری جرم کلاهبرداری همچون بسیاری از جرایم دیگر به سه عنصر قانونی، مادی و معنوی یا همان روانی نیاز است.
عنصر قانونی جرم کلاهبرداری
بر اساس ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری «هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکتها یا تجارتخانهها یا کارخانهها یا موسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیرواقع امیدوار کند یا از حوادث و پیشامدهای غیرواقع بترساند یا اسم یا عنوان مجعول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور یا وسایل تقلبی دیگر، وجوه واموال یا اسناد و حوالجات و قبوض یا مفاصاحساب و امثال آنها تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد، کلاهبردار است و علاوه بر رد مال به صاحبش، به حبس از یک تا هفت سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم میشود..
در صورتی که شخص مرتکب بر خلاف حقیقت عنوان یا سمت ماموریت از طرف سازمانها یا مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت یا شرکتهای دولتی یا شهرداریها یا نهادهای انقلابی و به طور کلی قوای سهگانه و همچنین نیروهای مسلح و نهادها و مؤسسات مأمور به خدمت عمومی اتخاذ کرده یا اینکه جرم با استفاده از تبلیغ عامه از طریق وسایل ارتباط جمعی از قبیل رادیو، تلویزیون، روزنامه و مجله یا نطق در مجامع یا انتشار آگهی چاپی یا خطی صورت گرفته باشد یا مرتکب از کارکنان دولت یا مؤسسات و سازمانهای دولتی یا وابسته به دولت یا شهرداریها یا نهادهای انقلابی یا به طور کلی از قوای سهگانه و نیز نیروهای مسلح و مأمورین به خدمت عمومی باشد، علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، از دو سال تا ده سال و انفصال ابد از خدمات دولتی و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است، محکوم میشود.
تبصره یک: در کلیه موارد مذکور در این ماده، در صورت وجود جهات و کیفیات مخففه دادگاه میتواند با اعمال ضوابط مربوط به تخفیف، مجازات مرتکب را فقط تا حداقل مجازات مقرر در این ماده (حبس) و انفصال ابد از خدمات دولتی تقلیل دهد اما نمیتواند به تعلیق اجرای کیفر حکم دهد.
تبصره دو: مجازات شروع به کلاهبرداری حسب مورد حداقل مجازات مقرر در همان مورد خواهد بود و در صورتی که نفس عمل انجام شده نیز جرم باشد، شروعکننده به مجازات آن جرم نیز محکوم میشود. مستخدمان دولتی علاوه بر مجازات مذکور چنانچه در مرتبه مدیرکل یا بالاتر یا همطراز آنها باشند، به انفصال دائم از خدمات دولتی و در صورتی که در مراتب پایینتر باشند به شش ماه تا سه سال انفصال موقت از خدمات دولتی محکوم خواهند شد.
عنصر مادی جرم کلاهبرداری
الف) رفتار مرتکب به صورت فعل مثبت: رفتار مجرمانه در جرم کلاهبرداری به صورت فعل مثبت است. بنابراین ترک فعل حتی اگر با سوءنیت نیز همراه باشد، عنصر مادی جرم کلاهبرداری محسوب نمیشود. به عنوان مثال، شخصی با کمک وسایل متقلبانهای، خود را پزشک یا شخصی متنفذ و… معرفی میکند و موجب فریب زیان دیده شده و مبلغی از او دریافت میکند در صورتی که به هیچ وجه، چنین شخصیتی نداشته و مرتکب کلاهبرداری شده و با فریب پولی به دست آورده است.
ب) اوضاع و احوال و شرایط ضروری برای تحقق جرم کلاهبرداری
سه شرط در این حالت حایز اهمیت است که عبارتند از:
۱- تقلبی بودن وسایلی که کلاهبردار از آنها به منظور فریب غیر استفاده میکند.
۲-فریب خوردن قربانی با این شرط که وی از متقلبانه بودن وسایل اطلاع نداشته باشد و اگر مطلع باشد جرم کلاهبرداری محقق نمیگردد.
۳_مال بردهشده متعلق به غیر باشد.
در جرم کلاهبرداری، متقلبانه محسوب شدن وسایلی که مجرم از آنها برای بردن مال غیر بهره میبرد، از اهمیت زیادی برخوردار است. همچنین وقوع این جرم متضمن برخی صحنهسازیها و مانورهای متقلبانه است. اثبات توسل متهم به وسایل و صحنهسازیهای متقلبانه بر عهده دادستان است. وجود رابطه مستقیم بین توسل به وسایل متقلبانه با اغفال قربانی و بردن مال او شرط لازم تحقق جرم کلاهبرداری محسوب میشود. شکی وجود ندارد که توسل به وسایل متقلبانه باید مقدم بر تحصیل مال بوده و برای تحصیل مال صورت گیرد.
عنصر معنوی یا روانی جرم کلاهبرداری
عنصر سوم مورد نیاز برای تشکیل جرم کلاهبرداری، عنصر روانی است. از عنصر روانی، تحت عنوان «سوء نیت» نیز یاد میشود. سوء نیت بر دو نوع سوء نیت عام و سوء نیت خاص تقسیم میشود.
سوء نیت عام در جرم کلاهبرداری این است که مرتکب قصد کلاهبرداری را داشته باشد و در توسل به وسایل متقلبانه، عامد باشد.
سوء نیت خاص هم به معنای داشتن قصد بردن مال غیر از سوی مرتکب است.
مصادیق قانونی توسل به وسایل متقلبانه در جرم کلاهبرداری
ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و جرم کلاهبرداری به ذکر نمونه ها و مصادیقی از وسایل متقلبانه پرداخته است بنابراین از باب تمثیل است و نباید حصری تلقی شود. این نمونه ها عبارتند از:
_فریب دادن مردم به وجود شرکتها، تجارتخانه ها، کارخانه ها و موسسات واهی و غیر واقعی.
_ فریب دادن مردم به داشتن اموال و اختیارات واهی.
_ ترساندن مردم از حوادث و پیشامدهای غیر واقعی.
_ امیدوار کردن مردم به امور غیر واقعی.
_ انتخاب نمودن اسم یا عنوان جعلی.
همچنین قربانی جرم کلاهبرداری باید مال را با رضایت اما در نتیجه فریب خوردن در اختیار مجرم قرار دهد.
شروع به جرم کلاهبرداری
مجازات جرم شروع به کلاهبرداری حداقل مجازات مقرر در همان مورد است همچنین در صورتی که نفس عمل انجامشده جرم باشد، شروعکننده به مجازات آن جرم نیز محکوم میشود. اگر شروعکننده کارمند دولت بوده و مرتبه مدیرکلی یا بالاتراز آنها داشته باشد، از خدمات دولتی به طور دائم، منفصل میشود و در مراتب پایینتر به انفصال موقت از خدمات از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.
موارد اثبات جرم کلاهبرداری
برای اثبات جرم کلاهبرداری و کلاهبردار بودن شخص، مجموع تمام موارد ذیل باید اثبات شود
۱_توسل به وسایل متقلبانه باید مقدم بر تصاحب مال غیر باشد.
به عنوان مثال اگر شخصی خود را فقیر قلمداد کند و با جلب حس ترحم طلبکار خود، باعث شود طلبکار طلب خود را به او ببخشد با این استدلال در این فرآیند عین مال برده نشده بلکه صرفاً دینی بخشیده شده است و موضوع مشمول کلاهبرداری نیست.
۲_لزوم متقلبانه بودن وسایل مورد استفاده برای اغفال دیگری.
عنوان نمودن وعده ازدواج به دروغ بدون توسل به حیله و تقلب کلاهبرداری محسوب نمی شود.
۳_ اغفال و فریب قربانی.
با فرض اینکه وسایل مورد استفاده عرفا و نوعا متقلبانه باشد اما لازم است تا قربانی نیز عملا و شخصا فریب خورده باشد حتی اگر هر انسان متعارفی در نتیجه این وسایل، فریب می خورده است.
۴_ مال برده شده متعلق به دیگری باشد.
اگر کسی با وسایل متقلبانه موفق شود مال خود را که در نزد دیگری است تحصیل نماید، این عمل او کلاهبرداری محسوب نمی شود.
مجازات قانونی جرم کلاهبرداری.
مجازات قانونی کلاهبردار در جرم کلاهبرداری بسته به مورد یکی از موارد ذیل است:
مجازات کلاهبردار در جرم کلاهبرداری ساده، «حبس از ۱ تا ۷ سال و جزای نقدی معادل مال برده شده و رد اصل مال به صاحب آن» است.
مجازات کلاهبردار در جرم کلاهبرداری مشدد، «حبس از ۲ تا ۱۰ سال و جزای نقدی معادل مال برده شده و رد اصل مال به صاحب آن و انفصال از خدمات دولتی به نحو دائم» است. (در صورتی که کلاهبردار کارمند دولت باشد).